فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

نگاهی به سریال «پوست شیر» که پس از ۳  فصل به پایان خود رسید| ملودرام غلیظ نعیم

  • کد خبر: ۱۶۰۲۸۳
  • ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۸
نگاهی به سریال «پوست شیر» که پس از ۳  فصل به پایان خود رسید| ملودرام غلیظ نعیم
«پوست شیر» بیشتر از آنکه به خاطر ارزش‌های هنری خود مورد توجه قرار گیرد، به واسطه موفقیت چشمگیرش در جلب نظر طیف گسترده‌ای از مخاطبان، یک اتفاق ویژه در شبکه نمایش خانگی محسوب می‌شود.

محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛  یکی از موفق‌ترین سریال‌های چند سال اخیر شبکه نمایش خانگی را برادران محمودی ساختند؛ اثری که حدودا هفت ماه مهمان خانه‌های مردم بود و با همراه کردن بسیاری از مخاطبان، بهترین محصول پلتفرم فیلم نت -از بدو تأسیسش تا امروز- لقب گرفت. «پوست شیر» بیشتر از آنکه به خاطر ارزش‌های هنری خود مورد توجه قرار گیرد، به واسطه موفقیت چشمگیرش در جلب نظر طیف گسترده‌ای از مخاطبان، یک اتفاق ویژه در شبکه نمایش خانگی محسوب می‌شود؛ سریالی که تقریبا هرگز از ریتم نیفتاد و با ترفند‌های مختلف توانست مخاطبان خود را تا پایان راه مشتاق نگه دارد.

یک روش تازه

در روز‌هایی که شبکه نمایش خانگی در حال تبدیل شدن به نمایشگاهی رنگارنگ متشکل از یکی دو محصول شایان توجه و البته انبوهی از تولیدات ضعیف نمایشی و غیرنمایشی است، «پوست شیر» می‌تواند یک نقطه امیدبخش در این رسانه باشد. از یک سریال جدی حرف می‌زنیم که با همه عیب و ایرادهایش همه توان خود را برای اینکه به چشم بیننده بیاید، به کار گرفته است و هر کاری می‌کند تا احترامی را که سازندگان مجموعه برای مخاطب خود قائل هستند نشان بدهد. از این منظر، سریال تازه برادران محمودی می‌تواند یک اثر خوش ساخت لقب بگیرد که ابدا با روش‌های مرسوم در سریال سازی بساز و بفروش ساخته نشده، بلکه راه و روش خاص خودش را برای جلب نظر مخاطب پیدا کرده است.

اختلافات ژانرشناسانه

درباره ژانر سریال «پوست شیر» صحبت‌های زیادی مطرح شده و برچسب‌های مختلفی -از معمایی و پلیسی گرفته تا تریلر و عاشقانه- به این مجموعه خورده است. نگاهی دقیق تر، اما نشان می‌دهد که «پوست شیر» همه این‌ها را دارد، اما قلب این مجموعه را یک ملودرام تمام عیار و غلیظ تشکیل داده است.

انبوه مصیبت‌هایی که بر سر نعیم مولایی می‌آید تنها گوشه‌ای از پروژه «سوزناک سازی» پیرنگ مجموعه را تشکیل می‌دهد. گذشته سهمناک شخصیت محب مشکات، بیماری سخت رضا پروانه، جدایی قهرگونه ساحل و صدرا قبل از وقوع اتفاق اصلی و حتی ماجرای نریمان غلامی و آن حرف‌های عریانش درباره آزار ساحل از دیگر مواردی هستند که نشان می‌دهند نویسندگان «پوست شیر» از هیچ تلاشی برای برانگیختن احساسات مخاطب و اشک و آه گرفتن از بیننده چشم پوشی نکرده اند.

ملودرام تصویری

چنین رویکردی در شکل کارگردانی هم به وضوح دیده می‌شود؛ جایی که کارگردان مثل نقل و نبات از تصاویر آهسته استفاده می‌کند و حتی عازم شدن چند پلیس برای یک مأموریت ساده را -که مخاطب حتما می‌داند پایان ماجرا و عملیات دستگیری مجرم اصلی نیست- هم چنان با اسلوموشن‌های سنگین و موسیقی حماسی تزئین می‌کند که گویی لشکر مردان برگزیده هفت اقلیم به جنگ شاه شب می‌روند.

به کار گرفتن تصاویر رمانتیک و کارت پستالی از خاطرات ساحل با نعیم و صدرا که در قالب فلش بک به خورد مخاطب داده می‌شود هم از دیگر مواردی است که نشان می‌دهد سازندگان «پوست شیر» مرکز احساسات مخاطب جوان را نشانه رفته اند و بیشتر از آنکه به قواعد ژانری یا الزامات سینمایی پایبند باشند، جلب توجه بیننده را هدف اصلی خود قرار داده اند.

کارگردان «پوست شیر» تقریبا به مدت چهار پنج قسمت، از نمایش چهره قاتل امتناع می‌کرد و او را در نما‌هایی محو یا با کلاهی بر سر به تصویر می‌کشید تا منصور را مخوف‌تر جلوه دهد و بر عطش مخاطب برای دیدنش بیفزاید. جالب است که همین شخصیت، از لحظه ورودش به قاب تصویر تلاش می‌کرد زیر گریم سنگین، با آن لبخند تصنعی در سکانس دستگیر شدن، شبیه یک قاتل زنجیره‌ای روان پریش از نوع فیلم «هفت» دیوید فینچر به نظر برسد. بخش عمده‌ای از هیاهو‌هایی که «پوست شیر» به راه انداخت، از همین انتخاب‌های غیرحرفه‌ای و عامه پسندش ناشی می‌شد که مطلقا ارزش سینمایی نداشتند، اما بیننده را با ادامه مجموعه همراه می‌کردند.

معما‌های آقای پوارو

یکی از بدترین بخش‌های فیلم نامه «پوست شیر» به شیوه کلاسیک (بخوانید مندرس) حل معما‌های جنایی توسط شخصیت مشکات بازمی گردد؛ جایی که او بر حسب اتفاق از شنیدن یک جمله ساده یا دیدن تصویری عادی از یک موقعیت روزمره، به ریزه کاری‌های پنهان در این جنایت هولناک پی می‌برد.

علاوه بر این سیر جست وجو برای یافتن سرنخ‌های ماجرای نعیم هم به شکلی نه چندان صادقانه پیش رفت و تازه در فصل سوم بود که تیم کارکشته پلیس فهمید که ممکن است این پرونده قتل ربطی هم به گذشته شخصیت اصلی و پانزده سال زندان رفتنش داشته باشد. این اتفاق در حالی رخ داد که تقریبا در همه محصولات نمایشی جنایی وقتی یک قتل اتفاق می‌افتد، اولین کاری که پلیس انجام می‌دهد، بررسی عداوت‌های احتمالی با مقتول و خانواده اوست.

ستاره‌های بالغ

با وجود همه نقد‌هایی که می‌توان به «پوست شیر» وارد کرد، این مجموعه از لحاظ کیفیت تیم بازیگری اوضاع بسیار خوبی داشت. زوج شهاب حسینی و هادی حجازی فر کاملا در نقش‌های خود جاافتاده بودند و نشان دادند که هر یک وزنه مهمی برای سینمای ایران هستند. حجازی فر که پس از افت و خیز‌های نگران کننده در سال‌های اول بازیگری خود، حالا به ثباتی امیدوارکننده رسیده است، در دو سه سال اخیر با دقت و وسواس نقش هایش را انتخاب می‌کند و برای آن‌ها حسابی وقت و انرژی می‌گذارد. او در نقش نعیم موفق شد شمایل یک پدر رنج کشیده و گاه عصبی مزاج را که روزگار نمی‌گذارد رنگ خوشی و آرامش ببیند جلوی دوربین ببرد.

شهاب حسینی هم پس از مدتی افول و انتخاب‌های متوسط، با «پوست شیر» به ریل موفقیت بازگشت و توانست نقش یک پلیس عاطفی و زخم خورده، اما متعهد و صبور را به خوبی بازی کند. حسینی در این سریال به خوبی از چهره جذابش استفاده کرد و توانست خشم، استیصال و غم خواری یک انسان باورپذیر را با حالات صورتش به مخاطب منتقل کند. علیرضا کمالی و بهزاد خلج نیز با سریال برادران محمودی کارنامه خود را ارتقا بخشیدند و خودشان را در قامت انتخاب‌هایی موجه برای نقش‌های مکمل به سینمای ایران تحمیل کردند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->